اولين سونوگرافي تو
ديروز رفتم دكتر براي اولين بار سونوگرافي كردم خدا رو شكر همه چيزت عالي بود ضربان قلبتو تو صفحه مانيتور دستگاه ديديم من و بابايي كلي ذوق كرديم و بابايي هي از خانوم دكتر در مورد تو سوال مي كرد خانوم دكتر هم گفت كه يه كم از حد معمول كوچيكتر هستي و يه مقدار هم پايين هستي ولي گفت كه مشكلي برات به وجود نمي ياد و ماماني از اين بابت خدا رو شكر كرد ماماني با خودش گفته اگه ميدونستم كه با اومدنش انقدر بهش علاقه مند ميشم و عشق ماماني سرشار ميشه زودتر براي ني ني اقدام ميكردم آخه ميدوني هيچ وقت فكر نمي كرد كه ني ني رو انقدر دوست داشته باشم ولي الان هميشه و تو تمام لحظات به تو فكر ميكنه و دوست نداره كاري بكنه كه تو يه كمي هم اذيت بشي و لحظه شمار...
نویسنده :
آذرمامانی امیرمحمد
12:13